۲۰۲۵ اوت ۲۴, یکشنبه
دیدار یک کشیش از دوران کودکیام
پیامی از پدر یانِز کالان به والنتینا پاپاگنا در سیدنی، استرالیا در ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۵

امروز صبح، بازدید غافلگیرکنندهای از یک کشیش دوران کودکیام، پدر یانِز کالان داشتم. او خانواده من را خیلی خوب میشناخت، از جمله خواهرانم آنجلا و برناردا. تا به حال هرگز برای من ظاهر نشده بود.
پدر یانِز گفت: «پروردگار مرا فرستاد چون اهل محله شما بودم. من تو را غسل تعمد دادم، تمام قربانیها را به تو دادم، اما نه ازدواج. همیشه آنجلا، والنتینا و برناردا بودند. همیشه سه تایی بودید. همه شما را میشناختم.»
«پروردگار مرا فرستاد تا به تو شجاعت بدهد و بهت بگوید که پیامهای تو معتبر هستند، اما متاسفانه مردم فقط آنها را نادیده میگیرند. خیلی غمانگیز است، اما شجاع باش. دعا کردن رو ادامه بده. همه ما برای شما دعا میکنیم.»
«خیلی مفتخرم که پروردگار تو را از محله ما در وطن انتخاب کرد. ماموریت بزرگی داری. شجاع باش، به راهت ادامه بده و تسلیم نشو.»
پدر یانِز در ۲۱ ژوئیه ۱۹۶۳ بر اثر حمله قلبی فوت کرد. یادم میآید که او ارادت عمیقی به روحهای مقدس در توبه داشت. همیشه مشتاق کمک به آنها بود. هرگز زمان زیادی را صرف صحبت با مردم محله ما نمیکرد. بلکه وارد کلیسا میشد تا جلوی سرای مقدّس دعا کند. آدم خیلی مقدسی بود.